«غلط ننویسیم»
«بذار» را «بزار» ننویسید!
به گزارش سبحان ، در فضای مجازی، گاه زیرنویس فیلمها و یا گپهای دوستانه، نگارشهای نادرستی از ترکیبها و مشتقات «گذاشتن» مانند بزار، میزارم، بزارید و نزار را دیدهایم و گاه آنقدر تکرار شدهاند که به راحتی از کنارشان میگذریم و یا آنقدر تذکر دادهایم که در نهایت قیدش را زدهایم.
«بذار» شکل گفتاری «بگذار» است به معنی گذاشتن و قراردادن یا اجازه دادن.
اگر این کلمه را به صورت اشتباه به شکل بزار بنویسیم معنای آنهم عوض میشود؛ در لغتنامه دهخدا آمده است: معنی بزار. [ ب ِ ] (ق مرکب ) (از: ب + زار)در حالت زاری. نالان. خروشان. زاریکنان:
گرفتش کمربند و افکند خوار
خروشی برآمد ز ترکان بزار.
فردوسی.
یا واژه «نَزار» به معنای نحیف، لاغر و ضعیف است، در حالی که در حالت فعل نهی منظور «نگذاشتن» بوده که اساسا نوشتنش به این شکل اشتباه است.
ابوالحسن نجفی در کتاب «غلط ننویسیم» درباره «گذاشتن» و «گزاردن» مینویسد: عدهای گمان میکنند که اگر گذاشتن دلالت بر عملی عینی و ملموس نکند یا، به بیان دیگر، اگر مفعول آن جسم نباشد، باید با حرف «ز» نوشته شود. مثلا قانون یا بدعت یا بنیان چون جسم عینی و ملموسی نیست در ترکیب با این فعل لابد میشود قانونگزار یا بدعتگزار یا بنیانگزار. این تصور نادرست در وهله نخست ناشی از خلط معنای حقیقی و معنای مجازی گذاشتن و در وهله بعد ناشی از خلط معنای این فعل با معنای فعل گزاردن است.
گذاشتن، در معنای حقیقی کلمه، «قرار دادن بهطور عینی و مشهود» است، مثلاً «لیوان را روی میز میگذارم» یا «کتاب را در قفسه گذاشت». اما گذاشتن مجازاً به معنای «قرارداد کردن، وضع کردن، تأسیس کردن» است و چون مقصود از قانونگذار کسی است که قانون را وضع و بنا میکند (و نه فرضاً کسی که قانون را اجرا میکند) باید به همین صورت، یعنی با حرف «ذ» نوشته شود. همچنین است قانونگذاری به معنای «وضع قوانین»، چنانکه میگویند: «مجلس قانونگذاری». بنابراین نوشتن این دو کلمه به صورت قانونگزار و قانونگزاری غلط است. و نیز بدعتگذار کسی است که بدعت را وضع و تأسیس میکند (و نه فرضاً کسی که بدعت را اجرا میکند) و بنابراین با حرف «ذ» نوشته میشود. ایضاً بنیانگذار، به معنای «موسس»، کسی که بنای کاری یا موسسهای را میگذارد و نوشتن آن با حرف «ز» غلط است.
اما گزاردن: نخست باید دانست که گزاشتن با «ز» و گذاردن با «ذ» غلط است و صحیح گذاشتن و گزاردن است. خلط این دو فعلِ اخیر از آنجا ناشی شده است که صیغه امری هر دو از لحاظ آوایی یکسان است، یعنی امرِ گذاشتن میشود گُذار و امر گزاردن میشود گُزار. ولی معنای آنها البته یکسان نیست. گزاردن معنای متعدد دارد که همه آنها را میتوان در دو معنی به شرح زیر خلاصه کرد:
۱. یکی به معنای «به جا آوردن» یا «ادا کردن» یا، بر طبق استعمال معاصران، «اجرا کردن» و «انجام دادن». مثلا نمازگزاردن یعنی «ادا کردن نماز» بنابراین باید نوشت نمازگزار و نه نمازگذار؛ یا وام گزاردن یعنی «ادا کردن وام»، بنابراین وامگزار صحیح است و نه وامگذار. و نیز حجگزار صحیح است، یعنی «انجامدهنده مناسک حج»، و نه حجگذار.
همچنین باید نوشت: خراجگزار، سپاسگزار، شکرگزار، خدمتگزار، حقگزار، پاسخگزار، مدحگزار، سنتگزار (به معنای «به جا آوردنده سنت» و مقصود از آن «به جا آوردن نماز نافله» است) و جز اینها. از همین معنی است که ترکیب کارگزار، یعنی «انجامدهنده و اجراکننده کار» ساخته شده است (کارگذار/ کارگزار). ترکیب پیغامگزار را میتوان به دو گونه تفسیر کرد: «کسی که پیغام را ادا میکند» یا «کسی که پیغام را بازگو میکند» (در صورت اخیر، معنای دوم گزاردن منظور است)؛
۲. معنای دوم گزاردن «برگرداندن از زبانی به زبان دیگر یا از بیانی به بیان دیگر و یا، از نظامی به نظام دیگر» است. بنابراین مترادف است با «ترجمه کردن» (گزارنده و گزارش به معنای «مترجم» و «ترجمه» بوده است) یا «تعبیر کردن» و «شرح دادن» (خوابگزاری یعنی «تعبیر خواب» و «خوابگزار یعنی «معبّر»). اصطلاحات گزارشگر و خبرگزار و خبرگزاری که امروزه در معنای خاصی به کار میروند یا از همین معنای اخیر گرفته شدهاند یا مانند پیغامگزار از معنای گزاردن است.